وارد, محوری به, راندن, طلیعه چیزی بودن, علت, اعتراف به, رفتن به, نفوذ, بفرمایید تو، بیا تو, نفوذ کردن, دست درازی کردن, شروع, آغازکردن, شروع کردن, وارد بر, نوشتن, ساختن, توصیف کردن, ثبت نام, اقرار کردن, پر کردن, چیز, عبارتند از, حفظ کردن, رکورد, علامت, کتاب, خودکار, بیا, رسیدن, به نظر می رسد, جا می گیرد, به وقوع پیوستن, گذشتن از, در قرار, بگذار وارد شود, جا در, رفتن در, قرار داده و به, محدود کردن, افتراق, پنچر شدن, شکاف, کندن, سوراخ کردن, کمک طلب کردن از, جمع اوری, فهرست, برنامه, تعلق داشتن, نشستن, حل کن, نشستن برای, نصب شود, وارد شدن به, خاتمه دادن, پایان, در درگیر, مجموعه ای در مورد, متحد کردن, پیوستن, اضافه کردن, قراردادن در, درج, عبور, در, رانش در