نگاه, چشم انداز, چشم, بینایی, کنایه, نظر اجمالی, توجه, منظره, اشاره با چشم, لوچ, کجی, فلاش, تلالو, سبک, مقصد, هدف, هدف - شی, هدف، واقعگرایانه, دید, معاینه
نگاه, با چشم نیم باز نگاه کردن, نگاهی به, به یک نگاه, یک مرد متاهل, دیدن, چشم انداز, آشنا شدن, گرفتن نزد, نظر اجمالی, لوچ, چشم چرانی, تلقین کردن, جوانه زدن, پراکندگی در گوشه, برق زدن, فلاش, خط, اشاره, وارد كردن, بو, در نگاه, ببین
I can get there and, at a GLANCE,know how many they have,
Meaning and definitions of glance, translation in Persian language for glance with similar and opposite words. Also find spoken pronunciation of glance in Persian and in English language.
What glance means in Persian, glance meaning in Persian, glance definition, examples and pronunciation of glance in Persian language.