روستایی, کشور, دهقانی, لوده وار, خانه در روستای, وحشی, اجنبی, غیر متمدن, بی فرهنگ, بی تربیت, بی سواد, مبتذل, ادم جنگلی, نفهم, سر راست, ساده, جلگه, آدم ساده, بی گناه, خانگی, بی پیرایه, درشت, بی دست و پا - به شکلی نامناسب, دراز و باریک, بی حاصل, احمق, شلتوک, بی نزاکت, بدون اداب, آفتابگردان تصفیه شده, بی ادب, حقه, هم میهن, هیکی, استانی, مزرعه دار, زارع, کشتکار, مرد کشاورز, دلقک, جوان روستایی, دهاتی, پسر عموی کشور, عقبی, پسر بچه, بومی, خوش مشرب, بی تکلف, پست, بی پرده